,عاشقتم,عاشقتم عشقم,عاشقتم نفسم,عاشقتم عزیزم,عاشقتم دست خودم نیست,عاشقتم دیوونه,عاشقتم خدا,عاشقتم به ترکی,عاشقتم همسرم,عاشقتم من مگه چیه ...ادامه مطلب
داستان دو برادر مهربان دو برادر با هم در مزرعه خانوادگی كار می كردند كه یكی از آنها ازدواج كرده بود و خانواده بزرگی داشت و دیگری مجرد بود . شب كه می شد دو برادر همه چیز از جمله محصول و سود را با هم نصف می كردند . یك روز برادر مجرد با خودش فكر كرد و گفت : (( درست نیست كه ما همه چیز را نصف كنیم . من مجرد هستم و خرجی ندارم ولی او خانواده بزرگی را اداره می كند . )) بنابراین شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت. در همین حال برادری كه ازدواج كرده بود با خودش فكر كرد و گفت :(( درست نیست كه ما همه چیز را نصف كنیم . من سر و سا, ...ادامه مطلب